تاریخچه هنر قلمکاری
قلمکاری یکی از هنرهای قدیمی چاپ یا ایجاد نقش روی پارچه است که گاهی به آن چیتسازی نیز گفته میشود. در زمانهای ابتدایی پیدایش این هنر، نقشگذاری بر روی پارچههای پنبهای و ابریشمی بهوسیله قلم انجام میشد و طرحها با مهارت نقاشی مستقیماً روی پارچه اجرا میشدند. با گذر زمان و نیاز به افزایش سرعت تولید، استفاده از قالب برای ایجاد طرحها و نقوش مختلف رایج شد؛ به همین دلیل، چیتسازی به عنوان معادل قلمکاری مطرح گشت، اگرچه به لحاظ فنی، چیتسازی همان چاپ بر روی پارچه است و گاهی به اشتباه به جای پارچه قلمکار استفاده میشود.
متأسفانه اطلاعات دقیقی در مورد تاریخچه قلمکاری در دست نیست اما در ادامه مطالبی که نظر برخی از مورخان را بررسی می کنیم:
چاپ پارچه در دوره ساسانی رواج داشته و احتمالاً نسخه ابتدایی قلمکار، هرچند نه به شکل امروزی، از همان دوران شکل گرفته است.
در دوره سامانیان، چاپ پارچه با مقیاسی گستردهتر و کاملتر ادامه یافت. طرحها و روشهای چاپ این دوره شباهت زیادی با پارچههای ساسانی دارند.
فیلیس آکرمن، مورخ آثار هنری ایرانی، با استناد به گفتههای نویسندهای دیگر، آغاز این صنعت را به دوره غزنویان (چهارم و پنجم هجری) نسبت داده است. آثار بهجا مانده از نقاشی روی پارچه نیز متعلق به این دوره هستند و بسیاری از پژوهشگران همین زمان را نقطه آغاز این هنر میدانند. در حفاریهای نیشابور ، سه قالب سنگی مرتبط با این هنر ، مربوط به سدههای چهارم و پنجم هجری، کشف شدهاند.
ورود کالاهای چینی به ایران در دوران مغول، تقاضا برای اجناس منقوش با سبک چینی را افزایش داد و این موضوع موجب شد نساجان و نقاشان ایرانی با الهام از این طرحها به خلق آثاری مشابه روی آورند. در نتیجه، پارچههای قلمکار که تا آن زمان محدود بودند، به تدریج شکل دقیقتر و گستردهتری به خود گرفتند و در فرآیندی مشترک میان هنرمندان و صنعتگران ایرانی تکامل یافتند. از طرفی، حمایت خانان مغول از فعالیتهای تجاری و اقتصادی سبب شد پارچههای منقوش چینی جایگاهی ویژه در بازارهای ایران داشته باشند. برای رقابت با این محصولات و جلب توجه مغولان، ایرانیان روشهایی نوآورانه همچون نقاشی با قلم بر روی پارچه (که به آن قلمکار نقاشی گفته میشد) را ابداع کردند. بعدها این شیوهها تکامل یافت و چاپ قلمکار با استفاده از قالبها و مُهرهای چوبی به یکی از شاخصههای هنری و صنعتی ایران تبدیل شد.
برخی کارشناسان قدمت قلمکاری را به پیش از دوره ایلخانی میرسانند در حالی که بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که قلمکاری و هنر مرتبط با آن از دوره ایلخانی در ایران گسترش یافته است.
همچنین شواهد و قراینی وجود دارند که بیانگر رواج قلمکارسازی و چاپ آن در دوره تیموریان در شهرهایی همچون بروجرد، شیراز، رشت، نخجوان، سمنان، گناباد، مشهد، دامغان، نجفآباد، کاشان، یزد، اصفهان و همدان بودهاند. در آن زمان، مرغوبترین پارچهها به بروجرد اختصاص داشت و اصفهان تنها یکی از مراکز تولید قلمکار محسوب میشد.
بااینحال، شواهد نشان میدهند که پارچههای قلمکار بیشتر در دوره صفویه رایج شدهاند. در زمان حکومت صفویان، هنرمندان به مرکز حکومتی آنها یعنی اصفهان مهاجرت کردند تا از حمایت شاهان صفوی، بهویژه شاه عباس، بهرهمند شوند. استادان فن قلمکاری بر پارچه نیز در این میان فعالیت خود را در اصفهان متمرکز کردند و این شهر به مرکزی برای این هنر تبدیل شد. شواهد تاریخی نشان میدهد که در دوره صفویه، صنایع دستی بهویژه تولید پارچههای قلمکار وارد مرحلهای جدید شد و تولید آن تنها به اصفهان محدود نبود، بلکه شهرهایی مانند یزد و کاشان نیز در فرآیند تولید، توزیع و مصرف این پارچهها نقش داشتند. یکی از این نمونهها، پیراهن قلمکار کتانی متعلق به سلاطین صفوی است که در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری میشود. هانری رنه، کتابدار و هنرپژوه فرانسوی، در سفرنامه خود تحت عنوان “از خراسان تا بختیاری” اشاره میکند که هر ساله مقادیر زیادی از پارچههای منقوش پنبهای و ابریشمی از شهرهای اصفهان، یزد و کاشان تولید و به کشورهای شرق دور و غرب صادر میشوند.
محسن مقدم، استاد دانشگاه تهران، دوره صفویه را یکی از مهمترین دورانهای تاریخ صنایع دستی ایران بهویژه در زمینه منسوجات مختلف دانسته است. نمونههایی از پارچههای قلمکار باقیمانده از این دوران را میتوان در موزه مقدم در تهران مشاهده کرد.
در زمان شاه عباس و قرن یازدهم هجری قمری، درباریان توجهی ویژه به صنعت قلمکاری نشان دادند. همین علاقه موجب شکلگیری انواع متنوعی از طرحها و نقشهای قلمکار شد. از مشهورترین این نمونهها میتوان به قلمکاری زر یا اکلیل، جیگرنات قرمز و جیگرنات بنفش اشاره کرد. غالب لباسهای مردانه و زنانه آن عصر از پارچههای قلمکار تهیه میشد که حتی برای پوشاک اشرافی نیز به کار میرفتند. لباسهای فاخر درباری که با این نوع پارچه آماده میشدند، دلگه نام داشتند و عموماً در بازار قیصریه اصفهان یا کارگاههای قلمکارسازی تهیه میشدند. علاوه بر البسه، از پارچههای قلمکار برای ساخت خیمهها، خرگاهها، درفشهای بزرگ و گرانقیمت نیز بهره میبردند که این محصولات علاوه بر کاربردهای عملی، جنبه نمایشی و فرهنگی نیز داشتند. گاه حتی یک دیوار کامل را با پارچههای قلمکار میپوشاندند یا از آنها بهعنوان پرده استفاده میکردند. شاهان صفوی و بزرگان زمان، جامههایی مجلل از همین پارچهها بر تن میکردند که تزئینات طلا و نقره نیز در آنها به چشم میخورد. زینها، یراقها و تزئینات اسبها نیز از قلمکار ساخته میشد و این اسبهای آراسته بهعنوان هدایای شاهانه باارزش شناخته میشدند. لباسهای نفیس از جنس قلمکار نیز علاوه بر جنبه تزئینی، در هدیه دادن به سرداران یا سفیران خارجی نقش ویژهای داشتند. حتی شاهان صفوی برای نشان دادن دوستی با دیگر کشورها، هدایای قلمکاری به شاهان، امیران یا بزرگان ارسال میکردند. این هنر در دوران صفویه به اوج خود رسید و یکی از شکوهمندترین ادوار خود را تجربه کرد. دوره پررونق قلمکاری از زمان صفویه آغاز شد و این شکوه تا اواسط دوران قاجاریه ادامه یافت.
بد نیست اشاره کنیم که نقوش قلمکاری، قالی، کاشی و حتی تا حدی گچبری و کندهکاری روی چوب، شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند. این امر نشان میدهد که طراحان این هنرها با الهام گرفتن از نقشهای به کار رفته در صنایع مختلف و ادغام آنها، طرحها و نقشهایی جدید خلق میکردند. به عنوان مثال، نقشهای کاشی ایرانی به ویژه در دوره صفویه، از هنر قلمکاری و قالی ایران تأثیر گرفتهاند. برخی پژوهشگران معتقدند که روش ساده اجرای تکنیک قلمکاری نشاندهنده قدمت بیشتر آن نسبت به قالیبافی است؛ اگر این فرض را بپذیریم، میتوان گفت ابتدا نقوش قلمکاری شکل گرفته و سپس نقشهای قالی از آنها الهام گرفتهاند. همچنین، گچبریها و کندهکاریهای روی چوب نیز از همین نقوش تأثیرپذیری داشتهاند. در قرن دهم هجری، بازار قیصریه اصفهان به عنوان مرکز اصلی قلمکارسازان شناخته شد. کارگاههای تولید این هنر بیشتر فضای سردر قیصریه تا انتهای بازار را به خود اختصاص دادند. هنر قلمکاری طی زمان تغییرات زیادی را تجربه کرد که این تحولات در ماهیت، روش ساخت و تولید انبوه آن قابل مشاهده است. یکی از مهمترین تغییرات، نحوه انتقال طرح بر روی پارچه بود؛ به طوری که قلمهای دستی جای خود را به قالبهای آماده دادند. برخی از این تغییر به عنوان ضربهای جدی به اصالت قلمکاری یاد میکنند. با پایان دوره صفویه، از یک سو کمتوجهی دولتهای وقت و از سوی دیگر ورود تولیدات صنعتی، به ویژه منسوجات اروپایی، موجب شد رونق سابق در صنایع دستی، به ویژه پارچه قلمکار، کاهش یابد. اما در دوران رضا شاه پهلوی، این هنر جانی دوباره گرفت. رضا شاه با توجه ویژه به صنایع دستی و نگاه افتخارآمیز به میراث ملی کشور، فرمان تأسیس مدارس حرفهای و هنرستانهای هنرهای زیبا را صادر کرد. این اقدامات تأثیر بسزایی در احیای صنایع دستی از جمله تولید پارچه قلمکار داشت.
بازدید فرح از کارگاه تولید پارچههای قلمکار و توجه ویژه او به صنایع هنری تأثیرگذار بود، اما این هنر هیچوقت به توسعه و رونق دوره صفویه نرسید. بهعنوان مثال، در عصر صفوی از سردر بازار قیصریه تا انتهای آن و تمامی بازارهای فرعی و سراهای اطراف، کارگاههای متعددی به تولید قلمکار مشغول بودند.
مواد اولیه موردنیاز برای قلمکارسازی
پارچه:
پارچه مورد استفاده در قلمکاری بیشتر از نوع نخی (پنبه) است، زیرا الیاف پنبه رنگ را بهتر از الیاف پشمی جذب میکنند. بااینحال، پنج نوع پارچه در تولید این هنر کاربرد دارند:
پارچههای ابریشمی طبیعی که امروزه کمتر رایج هستند
کرباس که کاربرد عمومی دارد
متقال با بافتی ریزتر نسبت به کرباس که بیشتر پارچههای قلمکار موجود در بازار از این نوعاند
ململ حاجیعلیاکبری که نوعی پارچه کارخانهای محسوب میشود
چلوار و کتانِ بافت خارجی
قالب:
نقوش قلمکار با استفاده از قالبهای چوبی بر روی پارچه نقش میبندند. این قالبها که دارای نقوش برجسته هستند، اهمیت ویژهای در این هنر دارند. میتوان گفت که رکن اصلی در قلمکارسازی، قالبسازی است، که معمولاً توسط قالبتراشان حرفهای انجام میشود. آنها طرحها را به شکل تفکیکی برای حداکثر چهار رنگ، روی چوبهایی مانند گلابی و زالزالک حکاکی میکنند. این چوبها به دلیل استحکام و انعطاف بیشتر، نسبت به سایر انواع چوب مناسبتر هستند. چوب قالبسازی چندین مرحله را طی میکند که مهمترین آنها شامل طرحریزی (پیاده کردن نقشه طرح روی چوب) و اسکلتکاری است؛ تمام این مراحل بهصورت دستی انجام میشود. قالبها برحسب نوع و نقش خود در ده دسته اصلی طبقهبندی میشوند:
قالبهای تصویری عشاق مانند یوسف و زلیخا یا لیلی و مجنون؛
قالبهای مناظر تاریخی مانند چهل ستون، مسجد شاه و سیوسه پل
قالبهای داستانهای کهن همچون روباه و لک لک
قالبهایی با تصاویر شاعران نظیر فردوسی، خیام و حافظ – قالبهای تصاویر حیوانات مانند طاووس، فیل و شتر
قالبهایی مرتبط با طبیعت، نظیر شکارگاههای پادشاهان – قالبهای مربوط به نوازندگان و مطربان
قالبهای گل و بته یا اسلیمی
قالبهای مینیاتوری
قالبهای کتیبهای شامل شمایلها یا جملاتی مرتبط با ائمه اطهار
نکته قابل توجه این است که برای چاپ یک طرح چهاررنگ، قالبها به صورت جداگانه تهیه و مورد استفاده قرار میگیرند. بیشتر قلمکارسازان در شهرهایی مانند اصفهان، کاشان و یزد از روشی به نام باسمه چهاررنگ بهره میبرند. در این روش، طراحی با دقت به بخشهایی مانند قسمتهای مرکزی، حاشیهها و گوشهها تقسیم میشود تا اندازه قالبها کمتر شود. به دلیل اینکه تمامی بخشها با چهار رنگ اصلی مشکی، قرمز، آبی و زرد رنگآمیزی میشوند، برای هر بخش باید چهار قالب جداگانه ساخته شود. قالبساز ابتدا طرح موردنظر را روی چوب انتقال داده و سپس آن را حکاکی میکند. در مرحله بعد، قسمتهای اضافی چوب اطراف طرح حذف شده و در پشت چوب دستهای برای راحتی کار تعبیه میشود. قالب پس از آمادهسازی با سه یا چهار رنگ مختلف برای چاپ استفاده میشود.
رنگ:
کیفیت رنگ در این هنر یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده مرغوبیت قلمکار است. هرچه ترکیب رنگها و انتخاب مواد اولیه با دقت بیشتری انجام شود، ارزش قلمکار نیز افزایش مییابد. مهارت و تجربه هنرمندان ایرانی در رنگآمیزی از جمله دلایل اصلی پیشرفت صنعت نساجی بوده است. همین مهارت باعث شد سر ریچارد بکلویت انگلیسی در سال 1579 میلادی یک رنگرز و نساج را با دستورالعملی مشخص به ایران بفرستد تا از فنون ایرانیان یاد بگیرد. او در دستورالعمل خود تأکید کرده بود که ایرانیان پشم را به گونهای رنگآمیزی میکنند که حتی باران، شراب یا سرکه نیز نمیتوانند به ثبات رنگهای آنها آسیبی برسانند. رنگهای اصلی مورد استفاده در قلمکاری شامل سیاه، قرمز، آبی، سبز و زرد هستند که با ترکیب آنها به نسبتهای مشخص، رنگهای دیگر به وجود میآیند. برای مثال، ترکیب یک قسمت سیاه با سه قسمت قرمز، رنگ قهوهای تولید میکند. مواد طبیعی برای ساخت رنگ در ظرفهای سفالی به نام تاره ریخته میشوند. سپس با اضافه کردن موادی مانند کتیرا، گلیسیرین و آب، رنگ موردنظر جهت استفاده آماده میشود.
کتیرا به دلیل خواص غلظت بخشیاش در تمامی رنگها استفاده میشود تا از پخش شدن رنگ روی پارچه جلوگیری کند. به همین ترتیب، برای ایجاد محیطی مناسب و جلوگیری از خشک شدن رنگ در شیارهای داخلی قالبها، از موادی مانند گلیسیرین، روغن کرچک و روغن کنجد استفاده میشود. این اقدامات باعث افزایش دوام رنگ نیز میشوند. در گذشته رنگهای مورد استفاده شامل انواع رنگهای طبیعی از جمله گیاهی، حیوانی و معدنی بودند. امروزه، به دلیل پیچیدگی مراحل تهیه و تثبیت رنگهای طبیعی، هنرمندان به استفاده از رنگهای شیمیایی روی آوردهاند.
هنر قلمکاری تنوع گستردهای در کاربرد دارد و میتوان از آن برای مواردی مانند رومیزی، روتختی، سجاده، سفره، روسری، کیف، رویه لحاف، رویه پشتی، دستمال و همچنین کتیبههای تزئینی برای مجالس سوگواری استفاده کرد. همچنین این هنر باروش های مختلفی که در ادامه توضیح داده ایم، خلق خواهد شد.
اگر دوست دارید در مورد مراحل کار این هنر اطلاعاتی داشته باشید، پیشنهاد میگردد ادامه مقالات سایت را مطالعه فرمایید.